اگر نجات پیدا کنم
محرم سال 530 هجری قمری بود.
طلبه جوان سراسیمه از مدرسه علمیه «دروازه عراق » بیرون دوید و به سمت خانه «محمد بن یحیی » بزرگ سادات آل زباره شتافت. رنگ از صورتش پریده بود و نفس نفس می زد. خانه محمد بن یحیی، نزدیک مسجد جامع شهر سبزوار قرار داشت. به خانه رسید ودر زد. لحظه ای بعد خادم پیر خانه، در را باز کرد.
توصیه می کنم حتما مطالعه کنید...
(برای مشاهده زندگینامه عجیب شیخ طبرسی به ادامه مطلب بروید)